«فقط به عنوان انعکاس و انتقال یک آرزو و احساس مینویسم والا توجه دارم در شرایط فعلی تحقق این آرزو کاری تقریبا غیر قابل امکان میباشد. قبل از آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر امت اسلام حضرت آیتالله خامنهای ادامالله ظله على رؤوس المسلمین در سمت ریاست جمهوری اسلامی و رهبری و امامت مسلمین برگزیده شوند در نوشتهای آوردم که به خاطر عشق و ارادت و علائق ویژهای که نسبت به معظمله احساس میکنم دوست دارم حضرت ایشان در مراسم تشییع و تدفین این بنده بیمقدار ولو مقداری اندک شرف حضور یابند که بدیهی است در وضع موجود چنین انتظاری نمیتواند منطقی و قابل توجیه باشد.از دعا و توسلاتی که به ساحت مقدس حضرت ولی عصر روحی و روح العالمین لتراب مقدمه الفداء دارند بهره گیرم و در مظان اجابت منظور و مشمول توجهاتشان باشم.»
این سخنان بخشی از وصیتنامه یار امام و رهبر معظم انقلاب مرحوم آیتالله عباس واعظ طبسی است. همو که پیش از انقلاب سالیان سال در این شهر به مبارزه با رژیم ستمشاهی پرداخت و شانه بهشانه رهبر معظم انقلاب و شهید هاشمینژاد به مبارزات خود ادامه داد.
آیتالله عباس واعظ طبسی، در بهمن سال ۱۳۱۴ در مشهد مقدس و در خانوادهای مذهبی متولد شد. پدرش، شیخ غلامرضا واعظ طبسی از روحانیون تأثیرگذار زمان خود به شمار میآمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در علوم حوزوی علاقهمند شد و در سن شانزدهسالگی با حضور در حوزه علمیه مشهد دروس مقدمات، سطح و خارج را در محضر استادان این حوزه گذراند.
پدر آیتالله واعظ طبسی، از مبلغان تراز اول کشور و یکی از خطبا و سخنوران توانا و زاهد مشهد بود که سالها در این شهر منبع فیوضات بسیاری برای مردم به شمار میرفت. آیتا... طبسی، در یک سالگی پدرش را از دست داد و دوران کودکی را با سرپرستی مادر پشت سر گذاشت.
در دیداری که آیت الله واعظ طبسی با امام (ره) داشت، امام (ره) درباره پدر ایشان چنین فرمود: «من به شما از دو حیث ارادت دارم، به خاطر خودتان و به خاطر مرحوم والدتان. چه بسیار افرادی غیر مسلمان بودند که تحتتأثیر منطق و کلام مؤثر و پرجاذبه او به اسلام مشرف شدند و او در کشورهای عربی موقعیت ویژهای داشت.»
آیتالله واعظ طبسی پیش از انقلاب اسلامی برای استقرار حکومت اسلامی و مرجعیت حضرت امام (ره) با آیتالله العظمی خامنهای هم قسم شد.
او دراینباره چنین میگوید: در یکی از این جلسات، آقا مطلبی را فرمودند و به دنبال آن من این بحث را مطرح کردم که برای اینکه انگیزه ما صددرصد خالص باشد و دنبال هیچ چیز جز مسائل مربوط به مبارزات نباشیم، خوب است سوگندی یاد بکنیم که این سوگند کاملا تعهدآور باشد. اولین بار این سوگند بین من و آقا بود. ما سوگند یاد کردیم که در این قسم، قصد انشا داشته باشیم و متعلق سوگندمان هم این بود که برای تشکیل حکومت اسلامی و مرجعیت امام (ره) تلاش کنیم.
رهبر معظم انقلاب درباره دوست دیرین خود مرحوم آیتالله طبسی میفرمایند: مرحوم آقای طبسی (رحمهالله علیه) که سوابق مبارزاتی ایشان در دوران اختناق، بعد [هم]خدمات ایشان در آستان قدس و در مجموعه مسائل انقلاب، برای اغلب افراد شما روشن است.
آیتالله طبسی، کار مبارزه را در سالهای نخست بهتنهایی دنبال میکرد، اما با استقرار مقام معظم رهبری و پس از مدتی شهید هاشمینژاد در مشهد، گروهی سهنفره تشکیل شد که اعضای آن قسم یاد کردند تا برقراری حاکمیت اسلام راه مبارزه را با همکاری صمیمانه یکدیگر دنبال کنند و همواره از امام (ره) به عنوان رهبر و مرجع اعلم، جانبداری کنند.
با همکاری آیتالله طبسی، مقام معظم رهبری و شهید سید عبدالکریم هاشمینژاد، اندیشه امام خمینی (ره) برای مردم خراسان شناسانده شد و در همین راستا او برای اولین بار در یک سخنرانی در مسجد «حاج ملاهاشم»، امام (ره) را به عنوان مرجع اعلم معرفی کرد که با اعتراض ساواک روبهرو شد، در حدی که او را دستگیر و روانه زندان کردند.
رهبر معظم انقلاب در توصیف مبارزات خود با همراهی مرحوم آیتالله طبسی چنین میفرمایند: یک ستادى تشکیل شد در مسجد کرامت براى هدایت کارهاى مشهد و مبارزات. در آن مرحوم شهید هاشمىنژاد و برادرمان جناب آقاى طبسى و من و یک مشت از برادران طلبه جوانى که همیشه با ما همراه بودند که دو نفر از آنها هم الان شهید شدند، یکى شهید موسوى قوچانى، یکى هم شهید کامیاب.
این دو نفر هم جزو آن طلبههایى بودند که دائما در کارهاى ما با ما همراه بودند. در آنجا جمع مىشدیم و مردم هم در رفتوآمد دائمى بودند و آنجا شد ستاد کارهاى مشهد. عجیب این است که نظامیها و پلیس از چهارراه نادرى که مسجد هم سر چهارراه بود جرئت نمىکردند این طرفتر بیایند از هیجان مردم؛ لذا ما توى این مسجد روز را با امنیت مىگذراندیم و هیچ واهمهاى که بریزند این مسجد را تصرف کنند یا ماها را بگیرند نداشتیم.
شب که مىشد آهسته از تاریکى شب استفاده مىکردیم و مىآمدیم بیرون و در یک منزلى غیر از منازل خودمان مىرفتیم شب را هر چند نفرى مىماندیم و خیلى شب و روزهاى پرهیجان و پرشورى بود.
در ۱۵ فروردین ۱۳۵۹ امامخمینی (ره) طی حکمی او را را به عنوان تولیت آستان قدس رضوی منصوب کردند و طبسی نماینده ولیفقیه در استان خراسان هم شد. در بخشی از این حکم آمده بود: «نظر به سابقه جنابعالی در اداره امور آستانه مقدسه حضرت ثامن (ع) و اعتمادی که دراینباره به جنابعالی میباشد، به سمت تولیت آن آستانه مقدسه منصوب میشوید… لازم به تذکر است که هیچیک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی یا اشخاص عادی حق دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد.»
امام در سال ۶۷ مجددا حکم تولیت آستان قدس رضوی را به او دادند و نوشتند: «جنابعالی از چهرههای درخشان مدیریت و انقلاب اسلامی بهخصوص در استان خراسان میباشید».
با رحلت رهبر کبیر انقلاب در خرداد ۶۸، حضرت آیتالله خامنهای نیز واعظ طبسی را بر تولیت آستان قدس رضوی ابقا کردند. او در سال ۷۵ با حکم رهبر معظم انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و تا پیش از درگذشت، عضو این مجمع بود.
در زمان او آستان قدس توسعه هفت برابری داشت و از دوازده هکتار به ۹۰ هکتار رسید
مرحوم واعظ طبسی پس از مسئولیت تولیت آستان قدس رضوی، نظام نوین اداری اسلامی را در آن ایجاد کرد، برای حفظ اموال آستان قدس تلاشهای فراوانی انجام داد و با احیای موقوفات، آن را از نذورات جدا کرد. در زمان او آستان قدس توسعه هفت برابری داشت و از دوازده هکتار به ۹۰ هکتار رسید.
او در بخشی از خاطراتش چنین مینویسد: «دفترچهای داشتم که مخارج روزانه، هفته و ماهانه را مینوشتم و حتی اگر یک ریال هم به کسی کمک میکردم در دفترچه بنده منعکس میشد و الان من این دفترچهها را دارم.»
ساخت دو دانشگاه با فضایی بیش از ۳۴ هزار متر مربع و ۱۷ رشته تحصیلی، ۹۸ هزار مترمربع فضای آموزشی در قالب بنیاد فرهنگی رضوی، اهدای ۳۷۰ هزار مترمربع به آموزش و پرورش، ساخت ۵۷ هزار متر مربع فضای آموزشی، ایجاد مؤسسه بهنشر باهزارو ۱۳۰ عنوان کتاب، احداث ۳۶ کتابخانه جدید و توسعه کتابخانه مرکزی آستان قدس و گردآوری ۸۰ هزار جلد کتاب خطی و چاپ سنگی و افزایش کتب به بیش از دو میلیون جلد از فعالیتهای سازمان تحت مدیریت او بود. ضمن اینکه هلدینگ آستان قدس علاوه بر اشتغالزایی در شرق کشور، به عنوان یکی از نمونههای مدیریت موفق اسلامی شناخته میشود.
آیتالله واعظ طبسی از جمله چهرههایی بود که از نظر سیاسی در جبهه راست، در دوقطبی «راست و چپ» دهه شصت و نیز جریان اصولگرا در دو قطبی دهههای ۸۰ و ۹۰، میان «اصولگرایان و اصلاحطلبان» جای میگیرد. مواضع سیاسی وی در تمام دوران حیاتش در دفاع از رهبر معظم انقلاب بود.
مرحوم آیتالله طبسی در سالیان طولانی فعالیتهای سیاسی و فراز و نشیبهایی که در طول این زمانها برای کشور اتفاق افتاد همواره مدافع انقلاب، ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب بود. او در سال ۸۸ که فتنهگران فضای کشور را متشنج کرده بودند شجاعانه مقابل آنان ایستاد و مانع مشکلتراشیهای این افراد شد.
رهبر معظم انقلاب دراینباره میفرمایند: رحمت خدا بر این مرد بزرگ و برادر عزیز ما. ایشان در حساسترین مواقع، جایگاه انقلابی خودش را بهطور واضحی ظاهر کرد و حفظ کرد و بر آن اصرار ورزید و تصریح کرد. مرحوم آقای طبسی در فتنه [سال]۸۸ همه ملاحظات را کنار گذاشت و آمد وسط میدان. رفاقتها و رودربایستیها و ... را کنار گذاشت. مواقع زیادی ما از ایشان این حالت را دیدیم. انسان صریح، مؤمن، قاطع. اینها آن چیزهایی است که در حفظ شخصیت افراد و در تاریخ زندگی افراد میماند. در حساب الهی هم اینها باقی است.
با وجود حق قانونی آیتالله طبسی برای استفاده از حقالتولیه آستان قدس رضوی، اما او از استفاده از این حق صرفنظر کرد و این مبالغ را برای توسعه حرم مطهر امام رضا (ع) صرف کرد.
رهبر معظم در توصیف سادهزیستی مرحوم طبسی میفرمایند: مرحوم آقای طبسی (رحمةالله علیه) که سوابق مبارزاتی ایشان در دوران اختناق، بعد [هم]خدمات ایشان در آستان قدس و در مجموعه مسائل انقلاب، برای اغلب افراد شما روشن است. منتها یک برجستگیهایی هست که این برجستگیها را نمیشود انسان ندیده بگیرد؛ زندگی این مرد مؤمن و بزرگوار در طول این دوران مسئولیت، تغییر پیدا نکرد.
ایشان در همان خانهای از دنیا رفت که ما قبل از انقلاب بارها و بارها به آن خانه رفته بودیم. در همان خانه و با همان اثاث زندگی. آن روزی که ماها نشستن روی مبل را بلد نبودیم، ایشان در خانهاش مبل داشت. همان مبل ۴۰ سال، ۴۵ سال قبل، امروز هم در خانه ایشان است و از همانها استفاده میکردند.
زندگی خودش را توسعه نداد، وضع اشرافی به خود نگرفت. خب اینها در مردم اثر میگذارد. بااینکه علیه ایشان تبلیغات هم زیاد میکردند، لکن دیدید مردم مشهد چه بدرقهای کردند از این انسان. تشییع جنازه مرحوم آقای طبسی و نماز [بر]ایشان، مثل بزرگترین راهپیماییهایی بود که در مشهد انجام گرفته بود که ما دیدیم.
آن صحن باعظمت، مملو از جمعیت [بود]و همه هم مردم مشهد -اوقات زوّاری [هم]نبود که بگوییم زوّار آمده بودند؛ نه، مردم مشهد بودند- آمدند قدردانی کردند؛ قدرشناسی کردند. رحمت خدا بر این فقید عزیز ما.»
سرانجام آیتالله عباس واعظ طبسی صبح روز جمعه ۱۴ اسفند پس از ۸۰ سال تلاش برای خدمتگزاری به زائران بارگاه منور رضوی و مجاهدت در راه دین و انقلاب در مشهد مقدس چشم از جهان فروبست و به ملکوت اعلی پیوست.
آرزوی او برای حضور دوست دیرینش محقق شد. رهبر معظم انقلاب برای مراسم خاکسپاری و اقامه نماز بر پیکر او راهی مشهد شدند و تا آخرین لحظه دفن این مرحوم بر بالای قبر یار صادق خود در کنار مضجع شریف حضرت رضا (ع) حضور داشتند.
بسمالله الرحمنالرحیم
با تأسف و اندوه خبر درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه را دریافت کردم. ایشان برادری همدل و همزبان برای اینجانب و مریدی صَدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سختکوش برای انقلاب بودند.
از نخستین طلیعههای مبارزات نهضت اسلامی، مشهد مقدس شاهد حضور شجاعانه و اثرگذار این روحانی محترم در عرصههای پرخطر و قبول دشواریهای آن بود و این حضور صریح و صادقانه تا آخرین روزهای مبارزات ملت ایران ادامه یافت.
پس از انقلاب، اعتماد امام بزرگوار به ایشان منشأ کسب افتخار تولیت و خدمت به آستان مبارک رضوی علیهآلافالتحیةوالسلام شد و خدمات بیسابقه به این آستان مقدس با همت و عزم راسخ ایشان شکل گرفت و امید است که توجهات آن حضرت شامل حال این خدمتگزار بااخلاص گردد.
موضع انقلابی و وفاداری به آرمانهای نظام اسلامی و مجاهدت در این مسیر دشوار که غالباً بدون تظاهر انجام گرفته است، خود فصل دیگری از زندگی این روحانی عالیقدر است. اکنون با فقدان ایشان اینجانب برادر مهربان و همسنگر دوران غربت و شدت پیش از انقلاب و همکار سختکوش سالهای پس از انقلاب را از دست داده و از خداوند رحیم پاداش شایسته و غفران و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان بویژه همسر صبور و نیکاندیش و فرزندان محترم صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبر و اجر برای آنان مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۱۴ اسفند ماه ۱۳۹۴
* این گزارش پنجشنبه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۰ در شماره ۳۶۲۵ روزنامه شهرآرا ویژهنامه «چهره» چاپ شده است.